مقاله در مورد آزادى دینى در نهج‏ البلاغه

مقاله در مورد آزادى دینى در نهج‏ البلاغه مقاله در مورد آزادى دینى در نهج‏ البلاغه

دسته : -پژوهش

فرمت فایل : word

حجم فایل : 33 KB

تعداد صفحات : 19

بازدیدها : 169

برچسبها : دانلود مقاله

مبلغ : 4900 تومان

خرید این فایل

مقاله در مورد آزادى دینى در نهج‏ البلاغه

 

مقاله در مورد آزادى دینى در نهج‏ البلاغه

مقاله در مورد آزادى دینى در نهج‏ البلاغه

آزادى چیست؟

آزادى در مكاتب مختلف بنا بر نوع انسان‏شناسى و جهان بینى آن مكتب تعاریف گوناگونى دارد. مكاتب مختلف گاه آزادى را مطلق فرض كرده‏اند و گاه انسان را فاقد هرگونه آزادى معرفى مى كنند. بدون تردید اسلام به منزله یك مكتب حیات‏بخش، كه ضامن سعادت دنیا و آخرت پیروان خویش است، نمى تواند درباب «آزادى» و حدود آن سخنى نگفته باشد   .
براى یافتن جایگاه آزادى در این نظام فكرى و سیاسى، باید مفاهیمى وابسته به این مفهوم را مورد توجه قرار دهیم؛ چرا كه غفلت از این كلى نگرى و شمول‏ نگرى موجب درك نادرست این مقوله مهم و حیاتى خواهد شد  .
بهترین روش جوابگویى به سؤالهایى كه در مورد آزادى مى شود مراجعه به منابع مهم اسلامى بخصوص كتاب نورانى نهج‏البلاغه مى باشد .

اثبات آزادى انسان

در ابتداى مبحث، به بررسى نوع آفرینش انسان از دیدگاه حضرت على علیه‏السلام مى پردازیم و مى خواهیم به این سؤال پاسخ دهیم كه خداوند مبناى آفرینش انسان را چه قرار داده است؟ آیا او را موجودى آزاد آفریده یا موجودى مجبور؟ اگر آزاد است، این آزادى محدود است یا غیر محدود؟
حضرت در خطبه اول نهج البلاغه اینگونه بیان مى كنند: ثم أسكن سبحانه ادم دارا أرغدَ فیها عیشتهُ، و امن فیها معلّقهُ...؛ «خداوند متعال آدم را در مكانى كه وسایل عیش و آزادیش فراهم بود، جاى داد و جایگاه او را ایمن گردانید...»1
در این خطبه، حضرت داستان آفرینش انسان را بیان مى كند. انسان در داخل بهشت آزاد آفریده شد و خداوند به او فرمود كه در این بهشت آزاد هستى، تمام وسایل راحتى و آزادى براى زندگى تو فراهم است؛ سپس خداوند مى فرماید: اى آدم و حوا ! شما آزادید تا از تمام نعمتهایى كه در بهشت برایتان نهاده‏ام استفاده كنید؛ ولى هرگز به این درخت نزدیك نشوید كه از ستمكاران خواهید شد. پس خداوند عل‏یرغم تمام آزادیهایى كه در اختیار انسان قرار داده بود، محدوده‏اى براى او قرار داد كه از آن محدوده جلوتر نمى توانستند بروند؛ و آن بدین معنى است كه انسان در بهشت آزاد مطلق آفریده نشد، و خداوند حدودى براى او قرار داد كه از آن تجاوز نكند .
بنابراین مى توان اینطور نتیجه گرفت كه وقتى آزادى انسان در بهشت محدود بوده، آزادى او در دنیا محدودتر خواهد بود. اصل آفرینش انسان مبناى آزادى است. آزادى نیز محدود به حدود و قیودى دارد كه رعایت آن بر انسان واجب است. و سرپیچى از آن به ضرر وجود انسان خواهد بود .
پس انسانى كه اصل آفرینش او بر اساس آزادى است، بنابر دلایلى پس از هبوط به این كره خاكى نیز آزاد است؛ ولى نه آزادى مطلق بلكه آزادى محدود .
انّ اللّه سبحانه أمر عباده تخییرا، و نهاهم تحذیرا، و كلّف یسیرا، و كم یكلّف عسیرا و أعطى على القلیل كثیرا و لم یعص مغلوبا، و لم یطع مكرها.... ؛ «خداوند سبحان بندگانش را امر كرده به اختیار، و نهى فرموده با بیم و ترس (از عذاب)، و تكلیف كرده به آسان و دستور نداده به كار دشوار، او كردار اندك را پاداش بسیار عطا فرموده و او را نافرمانى نكرده‏اند از جهت اینكه مغلوب شده باشد و فرمانش را نبرده‏اند از جهت اینكه مجبور كرده باشد...»2
امر و نهى بندگان نشانه اختیار و آزادى آنهاست؛ بدین معنى كه به انسانها حق انتخاب داده شده است .
همچنین حضرت بیان مى كنند كه خداوند كارهاى آسان را براى آنها قرار داده تا خود با میل و رغبت به سوى آن بروند و نه با اجبار؛ زیرا اگر وظایف انسان از حدّ طاقت و قدرت او خارج بود، بسیارى از انسانها با میل و رغبت، فرامین الهى را انجام نمى دادند و فقط بر اساس قوانین، وظایف خود را انجام مى دادند .
و بالاخره نكته دیگرى كه از سخن حضرت استنباط مى شود و نشانه آزاد بودن فرد است، پاداش و جزاى اخروى است؛ این مطلب خود نشانگر آن است كه انسان آزاد است كه عمل نیكى را انجام دهد و در قبال آن پاداش بگیرد و یا اینكه از آن سرباز زند و مجازات شود. چون هیچگاه انسان را بخاطر كارى كه مجبور بوده و آن را انجام داده پاداش نمى دهند و یا به سبب عدم انجام آن، او را مجازات نمى كنند؛ پاداش و جزا زمانى معنا مى یابد كه انسان آزاد باشد از بین دو راه، راه صحیح را انتخاب كند تا مستحق پاداش شود و یا راه خطا را انتخاب كند تا مستحق جزا شود .
حضرت در نامه‏اى به مالك اشتر مى فرمایند: أمره بتقوى الله... و أمره أن یكسر نفسه عند الشهوات... ؛ «امر مى نماید او را به پرهیزكارى و ترس از خدا... و او را امر مى فرماید كه نفس خود را هنگام شهوات و خواهشها فرو نشاند»3
فاجتنب ما تفكر أمثاله، و بتذل نفسك فیما افترض الله علیك...؛ «دورى كن از كارى كه نظایر آن را نپسندى، و نفس خود را به آنچه خدا به تو واجب گردانیده وادار به امید پاداش و ترس از كیفرش...»4

 

حدود آزادى

بدیهى است كه انسان در عین آزادى، براى ساختن اندامهاى روانى خویش و تبدیل محیط طبیعى به‏صورت مطلوب خود و فراهم كردن آینده مطلوبش، محدودیتهاى فراوانى دارد و آزادى او، یك آزادى نسبى است، یعنى آزادى انسان در داخل یك دایره، محدود است، و در داخل همین محدودیت، مى تواند آینده‏اى سعادت‏بخش یا سیاه و تاریك براى خود انتخاب كند.5
آزادیهاى انسان خواسته یا ناخواسته، از چند جهت محدود مى شود؛ و او در عین اینكه نمى تواند رابطه‏اش را كاملاً با این موارد قطع كند، لكن برایش این امكان وجود دارد كه تا حدود زیادى به حكم نیروى عقل و علم از یك طرف و نیروى اراده و امام از سوى دیگر، تغییراتى در بعضى از این عوامل ایجاد كند و آنها را با خواسته‏هاى خویش منطبق سازد و خود، مالك سرنوشت خویش گردد.6
از جمله عواملى كه آزادى فرد را محدود مى كند و انسان مى تواند تا حدّى خود را از قید آن برهاند، عوامل اجتماعى مى باشد. حضرت در یكى از خطبه‏هاى خود در مذمت مردم شهر بصره چنین مى فرماید: و المقیم بین اظهُركُم مرتهنّ بذنبه و الشّاخص عنكم متدارك برحمة من ربّه؛ «هركه در میان شما اقامت كرده، در گرو گناه خود بوده و كسى كه از میان شما بیرون ر فته، رحمت پروردگارش را درك كرده»7
حضرت در این خطبه تأثیر عوامل اجتماعى بر روى افراد را بیان مى كند، ایشان مى فرماید: هركس در بین اهل بصره زندگى كند، در معرض گناه خواهد بود؛ در واقع منظور حضرت از بیان این نكته این است كه در آن محیط اجتماعى عواملى وجود دارد كه آزادى انسان را در قبال انجام اعمال نیك محدود مى كند. انسان در چنین محیطى كه شرایط براى انجام اعمال خداپسندانه فراهم نیست، تا حدودى محدود است. و در واقع در جامعه‏اى كه افرادش به راحتى مرتكب گناه مى شوند، صحیح زندگى كردن سخت است، ولى غیر ممكن نیست، چرا كه در این جوامع، محدوده آزادى انسان تنگتر مى شود ولى از بین نمى رود .
منابع:
1ـ آزادى ابراز عقیده یا اهانت به توده‏ها: ابو حسین، ترجمه احمد بهپور، تهران، انتشارات مركز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى، پاییز 71، چاپ اول
2
ـ آزادى از دیدگاه استاد مطهرى: حسین یزدى، تهران، انتشارات صدرا، فروردین 79، چاپ اول
3
ـ آزادى و ضرورت: جون رابینسون، تهران،1357، چاپ اول
4
ـ آسیب‏شناسى دینى از منظر مرتضى مطهرى: سید مهدى جهرمى و محمد باقرى، تهران، نشر هماهنگ، سال 78ـ77، چاپ دوم
5
ـ ترجمه و شرح نهج البلاغه: علینقى فیض الاسلام، تهران
6
ـ جاذبه و دافعه على علیه‏السلام : مرتضى مطهرى، تهران، انتشارات صدرا، بهمن 76، چاپ 25
7
ـ صحیفه نور: امام خمینى رحمه‏الله ، مركز مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى، تهران، ا نتشارات شركت سهامى چاپخانه وزارت ارشاد اسلامى، بهمن 61
8
ـ فربه‏تر از ایدئولوژى: عبدالكریم سروش، تهران، چاپ طلوع آزادى، اسفند 78، چاپ 6
9-مؤسسه تنظیم آثار امام: تهران، انتشارات مؤسسه تنظیم آثار امام خمینى، 1371، چاپ اول

 

خرید و دانلود آنی فایل

به اشتراک بگذارید

Alternate Text

آیا سوال یا مشکلی دارید؟

از طریق این فرم با ما در تماس باشید